*
خواننده: حامد زمانی
*
دلنوشته:
خیلی سخته ببینی یه آهو اسیر پنجه های شیر شده
ولی سخت از اون اینه که ببینی یه شیر اسیر چشمای یه آهو شده
وقتی که به غم خانه ی عشاق بیایی
غم می رود از بادیه ها ، نه؟
خوش بحال او...
شعری که در جواب سالار دادی بد آدمو میسوزونه....
دلم به مهر نگاهت اگر نظر دارد
بیا که حال عجیبم غمی دگر دارد
به چشم های غم آلود من چها کردی
که صبح و شام و سحر جلوه های تر دارد
در این کرانه ی هستی دراین قبیله عشق
کدام عاشق بیدل ز خود خبر دارد
مرا ز خانه ی عشقت مران و مونس باش
که بال بلبل شیدا هزار پر دارد
پری برای رسیدن که خوب می دانی
سفر به منزل لیلی کمی خطر دارد
اگر گلایه نداری دگر بهانه نیار
که این غریبه ی دیوانه گوش کر دارد
ردیف و قافیه اینجا کنار هم گویند
خدا مرا ز فراق تو بر حذر دارد
جدی تو7 دیقه؟!؟!؟!؟!؟
هر دوتاش محشر بود....
سلام اقای جمالی خوبید از وقتی که وبلاگتونو بستید دوباره یه شعر از تون دیدم که خیلی قشنگه مخصوصا با صدای اقای زمانی زیباتر شده خیلی روحیم عوض شده ارتون ممنونم
من شعر زیاد خوندم از شعرای مختلف.ولی نمیدونم چه حس عجیبی توی شعرای شما هست که آدمو هوایی می کنه.
من پارسال توی وبلاگ لایق ترین معشوق هم چندتا شعر ناب از شما خوندم که دیوانم کرد.
یه شعر بود به نام (چشم های مجنون):
... بیابیا به نگاهی که در فسانه ی عشق
درون کوچه ی لیلی همی چنان باشد
که چشم خسته ی مجنون زشوق امدنت
همیشه چشمه ترین چشمه ی جهان باشد
بی صبرانه منتظر چاپ کتابتون هستم.